Web Analytics Made Easy - Statcounter

رمان «مردی که همه چیز را می‌دانست» با محوریت روایت زندگی و زمانه امام محمد باقر(ع) منتشر شد

«مردی که همه چیز را می‌دانست» جدیدترین اثر مریم بصیری با موضوع زندگی امام محمد باقر(ع) توسط انتشارات به‌نشر به زیور چاپ آراسته شد.

 به گزارش آستان‌نیوز، مریم بصیری نویسنده پر کار اهل ارومیه، کارشناس تئاتر و کارشناس‌ارشد ادبیات نمایشی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انتشار بیش از ۶۰ اثر داستانی همچون «دخیل عشق»، « زنی که پشت خزر خواب بود»، «پشت صحنه یک رویا» و... در کارنامه  ادبی او دیده می‌شود،  او در جدیدترین اثر خود به سراغ زندگی امام محمد باقر(ع) رفته است و در 10 فصل با زاویه دید دانای کل غیر محدود روایت‌هایی را در قالب شخصیت‌های مختلف در یک دوره زمانی دو ساله در دهه 110 هجری که امام محمد باقر(ع) بیشتر درگیر غُلات و غلوکنندگان در دین و مذاهب مختلف بودند، بیان می‌کند.

«مردی که همه چیز را می‌دانست» در واقع نخستین رمان تاریخی با نگاهی به مستندات مکتوب، درباره امام محمدباقر(ع) است که به زندگی خانوادگی و اجتماعی امام و حوادث موجود زمانه ایشان اشاره دارد؛ دورانی که رهبران فرقه‌های به ظاهر اسلامی که همگی برگرفته از کفر بودند، با سِحر و حیله‌های مختلف مردم را فریب می‌دادند. در زمانی که اسلام 73 فرقه شده بود، تفکرات و ادعاهای عجیب زیادی مطرح می‌شد. پیروان این فرقه‌ها در مدینه و کوفه پراکنده بودند و رهبران آن‌ها، خود را امام، پیغمبر و حتی خدا می‌دانستند. این غالیان با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی دوران امامت امام محمدباقر و امام صادق (ع) سعی داشتند خود را برتر از این دو امام بزرگوار نشان دهند و مردم را مرید خویش کنند.

یکی از این غُلات با زن یهودی جادوگری در ارتباط است و با علم تنجیم و شعبده، مردم را فریب می‌دهد. او ادعای نبوت و معجزه می‌کند و به دستور زن دیگری که رهبر غُلات کوفه است، در مقابل امام، سربلند می‌کند. هرچند در تاریخ اطلاعات زیادی از این زن موجود نیست، اما وی و پدرش از مخالفان سرسخت امام بودند. 

پرداختن به زندگی فردی و خانوادگی امام در مواجهه با همسران، فرزندان، بستگان، دوستان، دشمنان، کنیزان، غلامان و... از ویژگی‌های دیگر این رمان است و مخاطب را از نزدیک با رفتار و گفتار امام محمدباقر (ع) آشنا می‌کند. قابل ذکر است تمام گفتگوهای امام براساس احادیث ایشان و روایات منقول از ائمه‌اطهار (ع) نوشته شده است.

با توجه به اینکه چالش‌ها و محدودیت منابع در نگارش آثار ادبی تاریخی و مذهبی وجود دارد و برای نوشتن هر اثر تاریخی، به تحقیقات فراوان در مورد شخصیت‌ها، وقایع، اوضاع مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و... از دوران مذکور در شهرهای مکان وقوع ماجرا و... احتیاج است، این اثر از این حیث یکی از آثار قابل اعتنا و موثق به شمار می‌آید و نویسنده برای نگارش به منابع دست اول تاریخی بسیاری همچون منتهی الامال، تاریخ طبری، مکارم الاخلاق و... رجوع کرده و پژوهش‌های زیادی با صرف زمانی دو ساله انجام داده است.

برای نوشتن این رمان، مریم بصیری  تحقیقات فراوانی در مورد شخصیت‌ها، وقایع، اوضاع مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی و... از دوران مذکور در شهرهای مکان وقوع ماجرا انجام داده است. هم چنین در مورد آداب و رسوم مردم منطقه، معماری، تمام جزئیات بافت شهر، مشاغل، آب‌وهوا، گیاهان و درختان، حیوانات، پوشش مردم، غذا، میوه و... مطالعات زیادی شده تا رمان از لحاظ فضاسازی، واقعی و باورپذیر باشد. وی در این مسیر از راهنمایی‌های دکتر سعید طاووسی، عضو هیات علمی دانشگاه و دانش‌آموخته رشته تاریخ اسلام نیز بهره برده است.

کتاب «مردی مه همه چیز را می‌دانست» در ۴۴۰ صفحه، قطع رقعی و قیمت ۱۵۰ هزار تومان با تصویرگری جلد مهدی بادیه پیما روانه بازار کتاب شد. این اثر از مجموعه رمان‌های انتشارات به‌نشر در مورد زندگی ائمه معصومین(ع)است که به دبیری  ادبی کامران پارسی نژاد و دبیری تاریخی دکتر سعید طاووسی تولید آثار آن ادامه دارد.

منبع: آستان نیوز

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: مردی که همه چیز را می دانست امام محمد باقر ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۷۳۳۵۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سینما به روایت «آپاراتچی»

ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.

فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلم‌های در حال اکران‌ اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان‌ می‌دهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقه‌ای را به‌تنهایی در سالن عالی‌قاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلی‌های خالی، این موضوع را تأیید می‌کرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهل‌ودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلف‌کردن است؟!

اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشق‌تر باشید، به چند بار دیدنش!) می‌ارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلم‌های پرهیاهو و با بازیگران دهان‌پرکن، اما بی‌کیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمی‌فهمند به آن‌ها می‌گوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!

اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سال‌های نخست جنگ ایران و عراق بازمی‌گردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ می‌کشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر می‌کند و به دل خانواده‌هایشان تسلایی کوچک می‌بخشد. همین جلیل که عشق بی‌وحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنواره‌های فیلم تصور می‌کند که جوایزی نفیس به دستش می‌دهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگی‌نامه‌ای بسازد.

فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سخت‌گیری معرفی می‌شود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی می‌کنند، بدگویی از این قاضی به روزمره‌شان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوت‌های نادرستش پایمال می‌کند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دست‌کم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون می‌شود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید می‌شود، تصمیم می‌گیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».

اما فیلم‌ساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی می‌داند که یک مشت آدم فاسد و بی‌دین دور هم جمع می‌شوند تا بقیۀ مردم را هم با ساخته‌هایشان بی‌بندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمی‌گیرد و حاضر به حمایت از او نیست.

فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفت‌ها یا خواسته‌های خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلم‌سازی جلیل شیفته و خیال‌پرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم می‌شود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنان‌که جلیل در رؤیا می‌بیند؟!

فیلم‌سازی در میانۀ انقلاب و جنگ

فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینی‌های آن و شوریدگی‌های آدم‌هایش را بازتاب می‌دهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی به‌بعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.

سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمه‌جان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفت‌انگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمی‌رود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایران‌زمین کوشیده‌اند.

به جز اینکه به «آپارتچی» می‌توان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلم‌سازی‌شان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی به‌دردبخور است.

این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمی‌تواند با شکم خالی و زندگی‌ای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گام‌برداشتن در چنین مسیری ازجان‌گذشتگی‌ها می‌خواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشت‌به‌دهان می‌کنند، یا هنرمندش از خانواده‌ای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلم‌سازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دست‌باف همسرش محتاج است، فرشی که می‌توانست زیرپای آن دو و پدر و بچه‌هایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • «با مردم»، نماهنگ جدید مهدی رسولی منتشر شد + دانلود
  • 90 درصد «ناریا» با محوریت یک شهید هسته‌ای تصویربرداری شد
  • مرمت بانیه تاریخی استان مرکزی شتاب می‌گیرد
  • دانشگاهیان، پیشرفت‌های کشور را روایت کنند
  • کنگره بین‌المللی اندیشه‌های قرآنی امام خامنه‌ای برگزار شد
  • کتاب «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند» منتشر شد
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • مراسم دهه کرامت در لرستان با محوریت مردم برگزار می‌شود
  • حمله با قمه در لندن؛ مظنون بازداشت شد
  • اعلام برنامه شهادت امام صادق در آستان علی بن باقر